|
رشد 55 درصدی حجم خرید تضمینی گندم در سال 1401 نسبت به مدت مشابه سال قبل
برکت گندم
پرداخت بیش از 67 هزار میلیارد تومان از مطالبات گندمکاران
مدیرعامل شرکت بازرگانی دولتی گفت: تاکنون بالغ بر ۶۷ هزار میلیارد تومان از مطالبات گندمکاران پرداخت شده است. سیدسعید راد با اعلام اینکه تاکنون بالغ بر ۶۷ هزار میلیارد تومان از مطالبات گندمکاران پرداخت شده است، افزود: در فصل جاری خرید به اندازه ۳ سال گذشته پول گندم به کشاورزان پرداخت شده است. معاون وزیر جهاد کشاورزی از واریز مبلغ ۵ هزار میلیارد تومان دیگر از مطالبات گندمکاران کشور همزمان با آغاز هفته دولت خبر داد و افزود: تاکنون ۸۳ درصد پول گندم خریداری شده به حساب این عزیزان واریز شده و در تلاشیم ۱۷درصد باقیمانده را نیز بزودی به آنان پرداخت کنیم. راد با اشاره به رشد ۵۵ درصدی خرید تضمینی گندم در سال جاری نسبت به سال گذشته، اظهار کرد: تاکنون خرید تضمینی این محصول در کشور از ۷ میلیون تن فراتر رفته است. مدیرعامل شرکت بازرگانی دولتی ایران با تأکید بر اینکه فرآیند خرید تضمینی گندم در کشور همچنان ادامه دارد، خاطرنشان کرد: میزان خرید این محصول در مدتزمان مشابه سال گذشته ۴ و نیم میلیون تن بود که به این ترتیب، تاکنون ۲ و نیم میلیون تن گندم بیشتر از سال گذشته از کشاورزان خریداری شده است.
* تولید قراردادی گندم
نوسانات چشمگیر در تولید، بهرهوری پایین مزارع گندم و اختلاف قابل توجه میزان تولید گندم در مزارع پیشرو (برداشت 8 تن در هکتار) با سایر مزارع (3 تن در هکتار) از مهمترین نتایج مدیریت تولید این محصول در سالهای گذشته بوده است. در همین راستا، وزارت جهاد کشاورزی دولت سیزدهم علاوه بر خرید تضمینی گندم، شرکت بازرگانی دولتی ایران را موظف به کشت قراردادی گندم (تامین بذر، کود، سم، آموزش و خرید تضمینی محصول ) در 250 هزار هکتار از اراضی گندمزار کشور کرده است و پیشبینی میشود تا پایان سال 1404 کشت قراردادی گندم در بیش از نیمی از گندمزارهای کشور انجام شود. کشت قراردادی فقط مربوط به گندم نیست، بلکه وزارت جهاد کشاورزی طی قرارداد با ستاد اجرایی فرمان امام(ره) قرار است 5.2 میلیون هکتار از زمینهای کشاورزی را طی 5 سال آینده زیر کشت قراردادی ببرد. در کشت قراردادی، کشاورز با بخش خصوصی قرارداد میبندد که نهاده و نقدینگی مورد نیاز را طی دوران کشت و برداشت تامین کند و در مقابل او هم محصول خود را به قیمتی که توافق کردهاند به وی میفروشد. تامین بموقع نهاده و بذر و حمایتهای بخش خصوصی باعث افزایش تولید کشاورز میشود. دولت سیزدهم با این روش توانسته است نسبت به سال گذشته 3 میلیون تن خرید تضمینی دولتی گندم را افزایش دهد.
* خودکفایی قند و شکر
با اجرای طرح تولید قراردادی ضمن خودکفایی در تأمین شکر، در هر هکتار به اندازه 3 برابر شکر علوفه به دست میآید که موجب رونق تولید شیر و گوشت کشور خواهد شد. هدایت کشاورزان جهت عقد قرارداد با کارخانجات قند جهت کشت چغندر در قالب قرارداد و جلوگیری از کشت آزاد آن از جمله اقدامات در این راستاست. شکر یک محصول اساسی است که سالانه حدود یک میلیون تن از این محصول وارد میشد، با اجرای این طرح خودکفایی رقم میخورد، علاوه بر آن باقیمانده این محصول کمک زیادی به تولید خوراک دام و طیور خواهد کرد که از محصولات ضروری برای تولید محصولات پروتئینی است و 70 درصد هزینه تولید این محصولات وابسته به خوراک است.
* خودکفایی پنبه
این طرح 3 ساله با هدف دستیابی به خودکفایی در تولید پنبه (تولید 540 هزار تن وش و پس از تصفیه در کارخانجات پنبه پاککنی تولید 180 هزار تن پنبه و 270 هزار تن پنبهدانه در سال پایان طرح) با افزایش 100 درصدی بهرهوری مصرف آب و راهاندازی صنایع تبدیلی و جانبی بویژه صنایع روغنکشی، کاهش 525 میلیون دلاری خروج ارز از کشور را به دنبال دارد. اجرای کشاورزی قراردادی پنبه در سال 1401 برای 14 استان و 38 شهرستان در سطح 28 هزار هکتار در حال اجراست.
* افزایش بهرهوری صنعت دام و طیور
افزایش بهرهوری صنعت دام و طیور با تاکید بر ارتقای تولید و افزایش کیفیت خوراک دام، طیور و آبزیان تدوین و در مرحله اجراست. اعطای اعتبارات سرمایه در گردش، یارانه تسهیلات کمبهره و سایر منابع برای بهرهوری و نوسازی صنعت دام و طیور کشور نیز در دستور کار سند مذکور قرار گرفته است. سالانه بیش از 2.5 میلیون تن مرغ و بیش از یک میلیون تن تخممرغ در کشور تولید میشود که بخش عمدهای از تامین نیاز پروتئینی کشور توسط این ۲ محصول است.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» عملکرد دولت سیزدهم در کنترل موتورهای محرک تورم را بررسی میکند
فاز اول انضباط مالی
گروه اقتصادی: تورم «امالمصائب اقتصاد ایران» به شمار میرود و کنترل پایدار آن نیازمند خاموش کردن موتورهای محرک آن است. کسری بودجه شدید دولت و خلق پول بیضابطه بانکها، ناترازی ترازنامه بانکها و استقراض دولت از بانک مرکزی از جمله موتورهای محرک تورم است.
تورمهای دورقمی ثبات و اطمینان را در اقتصاد کلان از بین میبرد و رشد افسارگسیخته نقدینگی -که ناشی از کسری بودجه دولتها و بیضابطه بودن سیستم بانکی است- از علل تورمهای بالاست. در همین راستا دولت سیزدهم از ابتدای روی کار آمدن، برقراری انضباط مالی را -که منجر به عدم استقراض دولت از بانک مرکزی و در نتیجه کنترل تورم میشود- جزو اهداف خود عنوان کرد. طبق آخرین اظهارات قائممقام بانک مرکزی، دولت سیزدهم هیچ استقراض مستقیمی از بانک مرکزی انجام نداده است و در پایان سال گذشته بر خلاف سالهای قبل ۵۵ هزار میلیارد تومان تنخواه خود را به صورت نقدی تسویه کرد.
به گزارش «وطنامروز»، کاهش رشد نقدینگی، کاهش رشد پایه پولی، تدوین بودجه مبتنی بر عملکرد به منظور کاهش کسری بودجه، عدم استقراض از بانک مرکزی در سال گذشته و اصلاح سیاست ارز ترجیحی از جمله اقدامات دولت سیزدهم جهت کنترل پایدار تورم بوده است.
اصغر ابوالحسنی درباره نرخ تورم گفت: تورم در شهریورماه سال گذشته 59.3 درصد بوده است، در حالی که این عدد در تیرماه سال جاری به 40.5 درصد نسبت به سال قبل رسیده است.
قائممقام بانک مرکزی با بیان اینکه تمام فعالیتهایی که در بانک مرکزی و دولت انجام میشود باید به ۲ دستاورد منتج شود، تصریح کرد: این فعالیتها باید به ۲ نتیجه شامل کنترل تورم و رشد اقتصادی منتج شود که بتواند هم به کنترل تورم کمک کند و هم بتواند تولیدی را که در ۱۰ سال گذشته مدنظر مقام معظم رهبری بوده محقق کند، بویژه که امسال را هم سال تولید، دانشبنیان، اشتغالآفرین نامگذاری کردهاند.
* کنترل رشد نقدینگی متناسب با هدفگذاری تورم
وی هدف کنترل تورم را بسیار مهم خواند و گفت: در این زمینه باید دقت کرد که تورم را چه چیزهایی میتواند کنترل کند تا بتوانیم به هدفمان دست یابیم که مهمترین کلید آن ۲ نکته است؛ یکی انضباط پولی و دیگری انضباط مالی که انضباط پولی آن دست بانک مرکزی است که روزبهروز در حال بهبود است.
ابوالحسنی یادآور شد: در صورتی که بخواهیم انضباط پولی را در کشور حاکم کنیم بدیهی است که باید عرضه و تقاضای پول را همزمان با نقدینهخواهی کنترل کنیم. این ۳ محور را اگر معیار بدانیم، آنگاه به این پاسخ دست مییابیم که چگونه عمل کردیم و چرا به این اعداد و ارقام رسیدیم.
قائممقام بانک مرکزی افزود: عدد هدفگذاری به گونهای است که رشد نقدینگی نسبت به سال گذشته حداقل ۱۵ تا ۲۰ درصد در سال اول کمتر باشد و به عدد حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد برسد. یعنی هدفگذاری در حوزه رشد نقدینگی حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد در پایان سال ۱۴۰۱ است. البته تلاش ما این است که آن را از این اعداد هم پایینتر بیاوریم اما متغیرهای مختلفی اثر دارد.
مقام مسؤول بانک مرکزی در ادامه یادآور شد: اگر این عدد را در نظر بگیریم برنامه ماهانه پولی را بر اساس آن تنظیم کردهایم و ستاد اقتصادی دولت نیز این برنامه را مدنظر قرار داده است، برای مثال اگر در حال حاضر عدد هدفگذاری تورمی خردادماه را عددی خاص در نظر گرفتیم؛ در تیرماه این عدد تعدیل میشود و برنامهریزی میکنیم که در هر ماه در کجا قرار داریم و روند را تعدیل میکنیم.
وی با اشاره به ارقام رشد نقدینگی تصریح کرد: برای مثال برای فروردین مدنظرمان بود که نقدینگی میتواند ماهانه 1.6 درصد رشد کند اما با اقداماتی که از سال گذشته دولت آغاز کرد و ما نیز در بانک آغاز کردیم به منفی 0.2 درصد رسید. به عبارت دیگر عدد نقدینگی از ۴ هزار و ۸۳۳ هزار میلیارد تومان پایان اسفند ۱۴۰۰، در پایان فروردین ۱۴۰۱ به ۴ هزار و ۸۲۳ هزار میلیارد تومان یعنی رشد منفی 0.2 درصد رسید.
قائممقام بانک مرکزی افزود: در اردیبهشتماه که تا هجدهم آن هنوز حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی انجام نشده بود، به 2.3 درصد رشد نقدینگی رسیدیم؛ بنابراین متوسط رشد نقدینگی ۲ ماهه فروردین و اردیبهشت 1.6 درصد میشود، یعنی ما از اهداف خود بهرغم اینکه در اردیبهشت ابتدای حذف ارز ۴۲۰۰ بود عدول نکردیم.
وی ادامه داد: در خردادماه نیز با حذف ارز ۴۲۰۰، در بخش نقدینهخواهی و افزایش قیمتهای طبیعی که در بازار ایجاد شد شاهد شوکی بودیم که باعث شد رشد خرداد به صورت ماهانه بالای ۱۰ درصد برود که اگر این اصلاح انجام نمیشد تقریبا یکسوم رشد نقدینگی داشتیم اما با این اصلاح ۳ برابر شد. در تیرماه این روند کاهش یافت و به حدود ۴ درصد رسید که این امر حاکی از آن است که در عرضه پول مربوط به متغیرهای پولی بخوبی پیش رفتیم.
* کاهش رشد نقدینگی و پایه پولی در طول استقرار دولت سیزدهم
بررسی آخرین دادهها و اطلاعات آماری حاکی از این است که رشد پایه پولی در 3 ماه نخست امسال نیم درصد و نقدینگی در خردادماه امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته یک درصد کاهش یافته است.
جداول گزیده آمارهای اقتصادی بانک مرکزی مربوط به خردادماه سال ۱۴۰۱ منتشر شد که حاوی جدیدترین اطلاعات و آمارهای اقتصادی در بخشهای پولی و بانکی، تراز پرداختها و بازار سرمایه است.
بررسی رشد نقدینگی در خردادماه ۱۴۰۱ حاکی از تداوم روند کاهشی این متغیر همچون ماههای گذشته بوده است. حجم نقدینگی در پایان خردادماه ۱۴۰۱ به رقم 51049.6 هزار میلیارد ریال رسید که نسبت به پایان سال ۱۴۰۰ معادل 5.6 درصد رشد نشان میدهد و در مقایسه با رشد نقدینگی دوره مشابه سال قبل (۶.۶ درصد)، ۱.۰ واحد درصد کاهش داشته است.
نقدینگی در 12 ماهه منتهی به پایان خردادماه ۱۴۰۱ معادل 37.8 درصد رشد یافته که 2.5 واحد درصد از آن به افزایش پوشش آماری (اضافه شدن اطلاعات بانک مهر اقتصاد در آمارهای پولی، بهواسطه ادغام بانکهای متعلق به نیروهای مسلح در بانک سپه) مربوط بوده و در صورت عدم لحاظ افزایش پوشش آماری مذکور، رشد نقدینگی در پایان خردادماه ۱۴۰۱ به 35.3 درصد کاهش مییابد.
از این رو رشد 12 ماهه نقدینگی منتهی به پایان خردادماه ۱۴۰۱ (با پایه همگن) نسبت به رشد دوره مشابه سال قبل (39.4 درصد)، معادل 4.1 واحد درصد کاهش نشان میدهد.
پایه پولی در پایان خردادماه سال ۱۴۰۱ با رشدی معادل ۶.۰ درصد نسبت به پایان سال ۱۴۰۰ (معادل ۳۶۴.۰ هزار میلیارد ریال افزایش) به 6403.7 هزار میلیارد ریال رسید.
لازم به اشاره است که در دوره مشابه سال ۱۴۰۰، رشد پایه پولی به میزان 9.2 درصد تحقق یافته بود. همچنین پایه پولی در 12 ماهه منتهی به پایان خردادماه ۱۴۰۱ معادل 27.8 درصد رشد یافت که نسبت به رشد دوره مشابه سال قبل (30.7 درصد)، 2.9 واحد درصد کاهش نشان میدهد.
لازم به توجه است روند رشد 12 ماهه پایه پولی با آغاز به کار دولت سیزدهم و متاثر از رویکرد انضباطگرایانه دولت و سیاستهای پولی و نظارتی فعال بانک مرکزی به طور قابل ملاحظهای کاهشی بوده و از 42.6 درصد در پایان تیرماه ۱۴۰۰ به 27.8 درصد در پایان خردادماه سال ۱۴۰۱ رسیده است. همچنین حجم پایه پولی در پایان خردادماه نسبت به رقم پایان اردیبهشت (۲۸,4هزار میلیارد ریال) کاهش یافته و رشد ماهانه پایه پولی در خردادماه سال جاری منفی (معادل 0.4- درصد) بوده است. عامل اصلی تغییرات پایه پولی در پایان خردادماه سال ۱۴۰۱ نسبت به پایان سال قبل، خالص مطالبات بانک مرکزی از بخش دولتی با سهمی فزاینده معادل 16.7 واحد درصد در رشد پایه پولی بوده است.
ارسال به دوستان
پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی ارتحال آیتالله حاج شیخ محمدعلی ناصری
حضرت آیتالله العظمی خامنهای در پیامی درگذشت عالم ربانی و سالک الیالله آیتالله آقای حاجشیخ محمدعلی ناصری را تسلیت گفتند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن پیام رهبر حکیم انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
رحلت عالم ربانی و سالک الیالله آیتالله آقای حاجشیخ محمدعلی ناصری رحمهاللهعلیه را به عموم مردم اصفهان و به همه ارادتمندان و مستفیدان از فیوضات آن مرحوم، و بالخصوص به فرزندان محترم و مکرم ایشان تسلیت عرض میکنم. این عالم بزرگوار و معلم اخلاق، وظیفه بزرگ تزکیه و نشر معارف اخلاقی اسلام را تکلیف خویش دانسته و با بهرهمندی از خشیت و خضوع دل نورانی خود، بیان اثرگذار و نافذی را در این جهت به کار میبردند؛ رحمت و رضوان خدا بر ایشان باد. از خداوند متعال قبول خدمات و مغفرت الهی را برای ایشان مسألت میکنم.
سیدعلی خامنهای- ۵ شهریور ۱۴۰۱
ارسال به دوستان
با گذشت بیش از 40 روز از دستگیری ناموجه خلیل دردمند در عربستان، کماکان وضعیت وی در هالهای از ابهام است
سرنوشت نامعلوم حاجی ایرانی
گروه سیاسی: یک ماه از بازگشت آخرین گروه حجاج ایرانی از مکه و مدینه میگذرد، با این حال کماکان خانواده «خلیل دردمند» حاجی ایرانی دستگیر شده در مکه منتظر بازگشت وی به ایران هستند. عید قربان امسال همزمان با برگزاری مناسک حج تمتع بود که خبری عجیب در رسانهها منتشر شد. یکی از فعالان رسانهای کشورمان که به عنوان حاجی عازم مکه مکرمه شده بود به علت آنچه تصویربرداری از کعبه عنوان شد از سوی پلیس عربستان دستگیر شد. انتشار تصویری از کعبه در صفحه توئیتر وی که در آن عکسی از سپهبد شهید حاجقاسم سلیمانی نیز دیده میشد به دستگیری حاجی ایرانی منتهی شد. دردمند که از درچه اصفهان عازم مکه شده بود پس از انجام مناسک حج تمتع در روز عید قربان توسط نیروهای امنیتی عربستان سعودی در مسجدالحرام دستگیر و به زندانی که چند ایرانی در آنجا بودند، منتقل شد اما پس از ۲ روز توسط نیروهای سعودی فرا خوانده شد و به زندانی دیگر انتقال یافت. بر اساس گزارش خبرگزاریها، وی اکنون در بند زندانیان سیاسی رژیم آلسعود است و در شرایطی که بیش از 40روز از دستگیریاش میگذرد کماکان هیچ خبری حکایت از آزادی این حاجی ایرانی ندارد. مهمترین واکنش دستگاه دیپلماسی کشورمان به این حادثه هفته گذشته در جریان دیدار حسین امیرعبداللهیان با خانواده خلیل دردمند بود. وزیر امور خارجه کشورمان در همین زمینه با انتشار مطلبی در صفحه شخصی خود در یکی از شبکههای اجتماعی نوشت: «در این دیدار این خانواده را در جریان اقدامات انجام شده از سوی وزارت امور خارجه از ابتدای بازداشت تا امروز قرار دادم. به آنها گفتم وزارت امور خارجه وظیفه دارد از منافع مردم عزیز ایران در سراسر جهان دفاع کند و همکارانم مخصوصا در اداره کنسولی با تمام توان پیگیر آزادی این شهروند ایرانی هستند، در این رابطه قولهایی نیز مبنی بر مساعدت از طرف عربستان دریافت کردهایم. لازم به ذکر است در روزهای اخیر در گفتوگوی تلفنی جداگانه با وزرای خارجه عراق و عمان نیز درباره این موضوع صحبت کردم و مقرر شد پیگیریهایی از جانب ایشان نیز صورت گیرد». بازداشت غیرموجه این حاجی ایرانی در شرایطی است که در یک سال اخیر مذاکرات میان تهران و ریاض برای عادیسازی روابط 2 کشور شروع شده است. سر زدن چنین رفتاری از سوی رژیم آلسعود آن هم در میانه این مذاکرات که تاکنون به نتایج روشنی نرسیده است گویای عدم جدیت این رژیم در تغییر موضع خباثتآلودش در قبال جمهوری اسلامی است. در این میان با توجه به گذشت بیش از 40روز از دستگیری ناموجه خلیل دردمند و عدم آزادی وی، وزارت امور خارجه باید نسبت به آخرین وضعیت حاجی ایرانی و علت تعلل عربستان در آزادسازی این شهروند کشورمان شفافسازی کند. ارسال به دوستان
گزارشات جدید درباره فعالیتهای داریا دوگینا
پشت پرده یک ترور هالیوودی!
گروه بینالملل: «داریا دوگین» دختر پروفسور«الکساندر دوگین» یکی از افراد نزدیک و معروف به مغز متفکر پوتین شنبه هفته گذشته در انفجار خودروی بمبگذاری شده در حوالی مسکو کشته شد. این ترور باعث شد نوک پیکان اتهام از طرف روسیه به سمت اوکراین برود. داریا دوگین از جمله زنانی در روسیه بود که جزو حلقه تفکر و رسانهای پوتین در جنگ اوکراین محسوب میشد. او در حلقه ۳ زن مورد تأیید رئیسجمهور روسیه بود. داریا دوگین 29 ساله، پس از انفجار یک بسته انفجاری مشکوک، جان خود را از دست داد. به گفته بازرسان دولتی، این وسیله انفجاری در زیر خودروی تویوتا لندکروزری که داریا دوگین در حال راندن آن بود، جاسازی شده بود. این خودرو ساعت ۲۱ شنبه به وقت محلی در منطقه «اودینتسفسکی» در نزدیکی مسکو منفجر شد. آندری کراسنوف، رئیس «جنبش اجتماعی افق روسی» و یکی از افراد نزدیک به دوگین روز یکشنبه به تاس گفت: این یک اتفاق بسیار نامطلوب است. من شخصا داریا را میشناختم. دوگین در تعریف رسانههای خارجی به عنوان « spiritual guide» معروف است که به معنای «راهنمای معنوی» است. به همین دلیل رسانههای غربی عنوان کردهاند ترور دختر دوگین در عمل یک هشدار جدی به شخص پروفسور دوگین و حتی پوتین بود. اما شخص داریا دوگین هم در کنشهای رسانهای و سیاسی روسیه بویژه در جنگ اوکراین اثرگذار بود. حمله به غرب در نمایشهای تلویزیونی در داخل روسیه از جمله کارهای داریا بود. او یک پلتفرم آنلاین مخفی به زبان انگلیسی را اداره میکرد که جهانبینی طرفداران کرملین را به خوانندگان غربی منتقل میکرد. به نوشته رویترز، رومن اوسادچوک، محقق اوکراینی در آزمایشگاه تحقیقات قانونی دیجیتال شورای آتلانتیک (DFRLab) نوشت که داریا دوگین قصد داشت در رسانههای خارجی به عنوان یک سخنگوی پوتین عمل کند. حضور خود دوگین در تلویزیون ملی روسیه، او را در گروه تحلیلگران و سران سخنگوی کرملین قرار داد که به طور شبانهروز از اهداف جنگی روسیه در اوکراین حمایت میکردند. او در یک گفتوگوی تلویزیونی قبل از مرگش گفت غرب باید از جنگ روسیه در اوکراین عبرت بگیرد تا از جهانبینی بیسواد خود بیدار شود. طبق گزارش رویترز، دختر دوگین در صفحه مجازی خود درباره جنگ اوکراین نوشته بود که «اگر اوکراین به عضویت ناتو پذیرفته شود، به عنوان یک کشور از بین خواهد رفت». دختر دوگین به حدی زیر ذرهبین غربیها قرار داشت که بعد از حمله روسیه به اوکراین او و پدرش مورد تحریم قرار گرفتند. علاقه دوگین فراتر از روسیه و اوکراین بود. وبسایت و گفتوگوهای او اغلب بر انتخاباتها در سراسر اروپا متمرکز بود و سال 2017 او بویژه در تبلیغ مارین لوپن، نامزد راست افراطی ریاستجمهوری فرانسه نقش داشت. دختر دوگین تنها زن در روسیه بود که در تیم رسانهای نزدیک به ولادیمیر پوتین قرار داشت. «ماریا کاتاسونوا» یک فعال ملیگرای روس یکی دیگر از زنان نزدیک به پوتین محسوب میشود که برخی رسانههای غربی اعلام کردند حادثهای مشابه ترور دختر دوگین شاید برای او هم اتفاق بیفتد. ضلع دیگر مثلث زنان رسانهای و سیاسی دولت روسیه مارگاریتا سیمونیان، مدیرمسؤول RT (راشا تودی) است.
در همین رابطه بود که پس از ترور دوگین، سیمونیان در کانال تلگرامی خود گفت که روسیه باید «مراکز حساس و تصمیمساز» در اوکراین را مورد هدف قرار دهد. سیمونیان مانند دوگین در خط مقدم مقابله با غرب و آمریکا قرار دارد. مصاحبه او با ۲ مردی که توسط دولت انگلیس مظنون به مسمومیت سرگئی و یولیا اسکریپال در سال 2018 معرفی شده بودند، غربیها را بشدت ناراحت کرده بود. وی سال 2015 به مجله تایم گفته بود روی میزش یک تلفن زرد با خط مستقیم به کرملین دارد که «برای بحث درباره چیزهای مخفی» نصب شده است. در مجموع رویترز نتیجه گرفته است که اگر چه دوگین و بسیاری از زنان دیگر در دستگاه اطلاعاتی و رسانهای روسیه در سطوح عملکردهای متفاوتی قرار دارند اما همه آنها این شیوه مقابله با غرب و آمریکا را به عنوان الگوی خود انتخاب کردهاند که مانند اعضای یک بدن برای روسیه فعالیت میکنند.
ارسال به دوستان
مقامهای غربی میگویند مذاکرات هستهای ممکن است چند هفته زمان ببرد
مذاکره ادامه دارد
گروه سیاسی: برای مذاکرات احیای برجام برای رفع تحریمهای ایران گویا نمیتوان نقطه پایانی در مقطع کنونی متصور بود. «مسائل جزئی اما کلیدی باقیمانده» گزارهای است که بویژه پس از پاسخ با تأخیر آمریکا به متن پیشنهادی اروپا و اصلاحات ایران بر آن، بیان میشود؛ مسائلی که ممکن است بار دیگر هیاتهای مذاکرهکننده را به وین بکشاند.
به گزارش «وطنامروز»، سیاست ادامه مذاکرات، مسالهای است که دولت جو بایدن تمایل به آن دارد، چرا که رئیسجمهور آمریکا به هیچ وجه دوست ندارد عامل شکست مذاکرات لقب بگیرد و برنامه هستهای ایران در آستانه انتخابات کنگره آمریکا بدل به یک شکست فاحش در کارنامه سیاست خارجی دولتش شود. این البته به این معنا هم نیست که دولت دموکرات و در رأس آن جو بایدن، بشدت مایل به احیای توافق هستهای با ایران است، چه اینکه بازگشت صرف به برجام 2015 چیزی نبوده و نیست که بایدن و تیم سیاست خارجی او دنبال کرده باشند. این توافق حامیان زیادی حتی در میان همحزبیهای بایدن هم نخواهد داشت.
از این رو، بیراه نیست که دولت آمریکا به جهت تحمیل شرایط، تمایل دارد وضعیت به همین منوال باشد، مواضع چندباره بایدن مبنی بر اینکه از تصمیم نادرست ترامپ در خروج از برجام رنج میبریم ناشی از همین شرایطی است که به دولت بایدن تحمیل شده است. «بلومبرگ» خبر داد موانع بر سر راه توافق برجام همچنان ادامه دارد و تحقیقات آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ضمانتهای اقتصادی، همچنان محل منازعه طرفین است. در گزارش بلومبرگ به نقل از «مقامهای مطلع» آمده است: «ایالاتمتحده و ایران بر سر جزئیات کلیدی یک توافق قریبالوقوع برای احیای توافق هستهای با هم اختلاف دارند و ممکن است چند هفته برای حل اختلافاتشان زمان نیاز باشد». این رسانه آمریکایی ادامه داد: «با پاسخ واشنگتن و تهران به پیشنهاد نهایی اتحادیه اروپایی که در ازای به عقب برگرداندن برنامه هستهای رو به گسترش ایران، تحریمها علیه اقتصاد این کشور از جمله صادرات نفت را کاهش میدهد، انتظارات برای یک پیشرفت قریبالوقوع بالا رفت».
به نوشته بلومبرگ، یکی از مقامات ارشد اروپایی گفت طرفین هرگز تا این حد به احیای توافقنامه ۲۰۱۵ (برجام) نزدیک نشدهاند و یک مشاور ارشد دولت بایدن هم این اظهارات را بازگو کرد. به نوشته این رسانه آمریکایی: «با این حال، ۲ مقام دیگر که از مذاکرات مطلع بودند، گفتند اختلافات بر سر تحقیقات ناظران بینالمللی (بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی) درباره فعالیت هستهای گذشته جمهوری اسلامی و دریافت ضمانتهای اقتصادی مورد درخواست تهران در صورت خروج دولت آینده آمریکا از توافق ادامه دارد، همانطور که دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا 4 سال پیش چنین کاری را انجام داد». همه مقامهایی که بلومبرگ در گزارش خود به اظهارات آنها استناد کرده است، از این رسانه آمریکایی خواستند به دلیل صحبتشان درباره «اطلاعات حساس»، هویتشان فاش نشود. در گزارش این رسانه آمده است: «مذاکرات (برجامی) به دقت توسط تاجران نفت و گاز زیر نظر گرفته میشود و همچنین توسط سیاستمدارانی که با واکنش منفی افکار عمومی روبهرو هستند، چرا که قیمتهای بالای انرژی باعث افزایش تورم در سراسر جهان میشود و این توافق میتواند میلیونها بشکه نفت و محصولات پالایش شده (پتروشیمی) را که ایران از زمان اعمال مجدد تحریمهای آمریکا در سال ۲۰۱۸ توسط دولت ترامپ ذخیره کرده است، آزاد کند». یک سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید ضمن اذعان به وجود شکافها و اختلافات در مذاکرات اعلام کرد واشنگتن در حال ادامه دادن به مذاکره است.
* موانع متعدد بایدن!
«مرکز امنیت جدید آمریکا» (CNAS) اندیشکده مستقر در واشنگتن که نزدیک به جریان دموکرات است، در گزارشی نوشت بزرگترین مانع برای بازگشت آمریکا به توافق برجام، ایران نیست بلکه کنگره آمریکا است. در گزارش این اندیشکده آمریکایی آمده است: «مبهم بودن فرآیند [مذاکرات] و عدم قطعیت درباره اینکه تهران در نهایت چه میخواهد و با چه چیزی میتواند موافقت کند، باعث ایجاد تردیدهایی درباره اینکه آیا توافق در دسترس است یا خیر شده است». این تحلیل اضافه میکند: «اما اگر بیاعتمادیمان را درباره اینکه آیا تیمهای مذاکرهکننده میتوانند تردیدها و اختلافهایشان را کنار بگذارند یا خیر کنار بگذاریم، آنچه باید در واشنگتن رخ دهد بازگشت به توافق را پیچیدهتر میکند؛ کنگره باید نظر بدهد». این اندیشکده مدعی شد قانون موسوم به «بررسی توافق هستهای ایران» (اینارا) که سال 2015 به تصویب کنگره رسید به نهاد قانونگذار آمریکا اختیار میدهد بر توافق هستهای برجام یا هر توافق دیگر درباره برجام نظارت کند. در این تحلیل آمده است: «اینارا دربردارنده مفادی برای گزارشدهیها و مجوزهای دورهای است که قوه مجریه باید درباره پایبندی ایران به توافق ارائه کند. مساله دیگر بندی داخل «اینارا» است که رئیسجمهور را ملزم میکند هر گونه توافق حاصلشده با ایران درباره برنامه هستهای خود را برای یک دوره بررسی 30 روزه تحویل کنگره دهد. در این دوره، چنانچه کنگره یک «قطعنامه مشترک عدم تأیید» (JRD) به تصویب برساند، توانایی رئیسجمهور برای رفع هر گونه تحریم علیه ایران خنثی خواهد شد». با این حال، مطابق این تحلیل، آنچه هنوز مشخص نیست این است که آیا دولت بایدن باید توافق احتمالی جدید با ایران را هم به کنگره ارائه کند یا خیر:«مسالهای که هنوز روشن نیست این است که اگر ایران و ایالات متحده هر دو به پایبندی به برجام اولیه بازگردند، آیا این هم «توافقی جدید» محسوب میشود که لازم است به کنگره ارائه شود؟ پاسخ این سوال به لحاظ حقوقی روشن نیست. از لحاظ سیاسی، دشوار بتوان تصور کرد دولت بایدن نظارت کنگره روی موضوعی را که محل مناقشات سیاسی تا این حد داغ است نادیده بگیرد». ماه مه، راب مالی، مذاکرهکننده اصلی آمریکا در گفتوگوهای وین در یک جلسه استماع در کمیته روابط خارجی مجلس سنا گفت دولت بایدن هر گونه توافق حاصلشده با ایران را به موجب قانون اینارا تحویل کنگره خواهد داد. اندیشکده آمریکایی نوشته است در صورت وقوع چنین اتفاقی کنگره ممکن است با صدور یک قطعنامه ترمز توافق با ایران را بکشد. هر سناتوری میتواند قطعنامه مشترک عدم تأیید را معرفی کند اما تصویب آن به 60 رأی موافق نیاز خواهد داشت. CNAS (مرکز امنیت جدید آمریکا) همچنین نوشته است: «اگر فرض کنیم توافق حاصل شود و برای بررسی به کنگره ارائه شود، آیا دوام خواهد آورد؟ پاسخ کوتاه این است که محتمل است اما سخت و طاقتفرسا خواهد بود».
* برجام؛ کلاف سردرگم تلآویو
شمار سران و مقامات صهیونیست که اعتراف میکنند سیاست این رژیم در تحریک دونالد ترامپ جهت خروج از برجام اشتباهی راهبردی بوده این روزها در حال افزایش است. تلآویو در حالی تحرکات دیپلماتیک خود و تماس با واشنگتن جهت مخالفت با احیای برجام را شدت بخشیده که شکافها میان سران و نهادهای این رژیم در مخالفت با توافق افزایش یافته است. یک مقام ارشد وزارت جنگ رژیم صهیونیستی در گفتوگو با خبرنگاران به ارائه جزئیاتی درباره دیدار بنی گانتس، وزیر جنگ صهیونیستی و جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا پرداخت. به نوشته روزنامه تایمزآو اسرائیل، این مقام ارشد صهیونیست گفت بنیگانتس به مشاور امنیت ملی کاخ سفید تاکید کرده اسرائیل «نیاز دارد» آمریکا گزینه نظامی معتبری علیه ایران داشته باشد. وی همچنین به خبرنگاران گفت گانتس مخالفت اسرائیل با توافق در حال شکلگیری با ایران برای احیای توافق هستهای ۲۰۱۵ را به سالیوان اعلام کرده است، چراکه معتقد است این، یک توافق بسیار بد است. این مقام وزارت جنگ رژیم صهیونیستی افزود: برنامه هستهای ایران از زمان خروج دونالد ترامپ (رئیسجمهور پیشین آمریکا) از توافق هستهای در سال ۲۰۱۸ گسترش یافته است. از نظر من این اقدام ترامپ اشتباه بود. وی گفت اسرائیل تلاش کرده است تا حد امکان در یکسری جنبههای خاص بر این توافق تاثیر بگذارد اما همانطور که میداند در حال حاضر (توافق) به نفع اسرائیل نیست. این مقام صهیونیست تصریح کرد آنها به دنبال طولانیتر و قویتر کردن توافق احتمالی با ایران هستند.
***
پیام بایدن به ایران: دنبال تنش نیستم
یک روزنامه آمریکایی در گزارشی به نقل از منابع آگاه ادعا کرد، دولت بایدن طی پیامی که از طریق کانالهای خصوصی به ایران منتقل کرده، اعلام کرده که به دنبال تشدید درگیریها در منطقه نیست و تنها به دنبال محافظت از منافع آمریکاست. به گزارش ایسنا، روزنامه نیویورکتایمز در گزارش خود با اشاره به حملات هوایی هفته گذشته آمریکا به مناطقی در شرق سوریه با ادعای اینکه در پاسخ به حملات گروههای مورد حمایت ایران در ۱۵ آگوست بوده، خبر داده است: یک مقام آمریکایی نزدیک به این موضوع گفته است که دولت جو بایدن (رئیسجمهور آمریکا) از طریق کانالهای خصوصی و همچنین به طور علنی به ایران پیام داده است که به دنبال تشدید درگیریها در منطقه نیست و فقط به دنبال حفظ منافع آمریکاست. مقامات ارشد آمریکا همچنین مدعیاند که حملات ۱۵ آگوست به ۲ پایگاه ایالات متحده در سوریه ممکن است تلاشی از سوی ایران برای گرفتن انتقام حمله قبلی اسرائیل از طریق هدف قرار دادن متحدان آمریکایی اسرائیل باشد. جمهوری اسلامی ایران هرگونه ارتباط با این گروهها را در سوریه رد کرده است. به نوشته نیویورکتایمز، حمله پهپادی به پایگاه آمریکایی در التنف، واقع در نزدیکی مرز جنوب سوریه یک روز پس از آن انجام شد که اسرائیل به اهداف نظامی در استانهای دمشق و طرطوس سوریه حمله کرد.
ارسال به دوستان
مدیرعامل فیسبوک همکاری این شبکه اجتماعی با «افبیآی» برای دخالت در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ آمریکا را فاش کرد زاکربرگ: فیسبوک به دستور «افبیآی» اخبار فساد اقتصادی هانتر بایدن، پسر جو بایدن را در ایام رقابت انتخاباتی 2020 سانسور کرد
رسوایی فیسبوک و افبیآی
پیش از این سانسورهای عجیب اینستاگرام به سود رژیم صهیونیستی نیز انتقادات گسترده کاربران را در پی داشت
گروه بینالملل: پس از گذشت ماهها از افشای زوایای مختلف رسواییهای «هانتر بایدن» فرزند جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا، مارک زاکربرگ، بنیانگذار شبکه اجتماعی فیسبوک بتازگی از نقش «افبیآی» در مخفی نگه داشتن برخی رسواییهای فرزند بایدن پرده برداشت. بحث سوءاستفاده و اعمال نفوذ هیأت حاکمه آمریکا بر شبکههای اجتماعی و اقدامات پلیسی با این ابزارها بارها از سوی منتقدان این وضعیت مطرح شده است اما این بار اذعان بنیانگذار و مالک فیسبوک به دستور «افبیآی» برای سانسور محتوا به نفع یک جریان خاص در آمریکا به منزله اثبات ادعاهای قبلی درباره آزاد و شفاف نبودن نظام گردش اطلاعات در آمریکاست. این در حالی است که علاوه بر فیسبوک، اینستاگرام هم مدتهاست نسبت به سانسور و حذف محتواهای ارائهشده پیرامون شخصیتهای ضد صهیونیستی و ضدآمریکایی از جمله فرماندهان مقاومت اقدام کرده است. پیش از این سانسورهای عجیب اینستاگرام به سود رژیم صهیونیستی انتقادات گسترده کاربران را در پی داشت. به گزارش «وطن امروز» مالک کمپانی «متا» عصر جمعه به وقت محلی (بامداد دیروز به وقت ایران) در یک مصاحبه رسانهای گسترده در پادکست جو روگان گفت: محدود کردن داستان روابط هانتر بایدن، پسر جو بایدن در پرونده اوکراین توسط فیسبوک در جریان انتخابات 2020 بر اساس هشدارهای اطلاعات نادرست FBI بود. زاکربرگ اعلام کرد فیسبوک مجبور به سانسور برخی استوریهای هانتر بایدن شده، زیرا «افبیآی» درباره احتمال استفاده روسیه از آن برای تبلیغات در زمان انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ هشدار داده بود. این در حالی است که نخستینبار روزنامه نیویورکپست در هفتههای منتهی به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری سال 2020 ادعا کرد «ایمیلهای لو رفته از لپتاپ هانتر بایدن نشان میدهد معاون رئیسجمهور وقت (جو بایدن، معاون باراک اوباما) به معاملات تجاری پسرش در اوکراین کمک میکند». داستان نیویورکپست تنها چند هفته قبل از انتخابات ریاستجمهوری منتشر شد؛ انتخاباتی که بایدن در آن برابر ترامپ پیروز شد. این روزنامه در مطلب خود ادعا کرد «یک لپتاپ که توسط هانتر بایدن در یک تعمیرگاه رها شده بود، حاوی ایمیلهایی بود که جزئیات مربوط به معرفی یک سرمایهدار انرژی اوکراینی توسط هانتر به پدرش و ترتیب دادن ملاقات را فاش میکرد». داستان نیویورکپست، بر اساس دادههای انحصاریای که هیچ خبرگزاری دیگری به آن دسترسی نداشت، با شک و تردید مواجه شد. این داستان هیچگاه به طور جدی از سوی افکار عمومی و رسانههای مستقل دنبال نشد و دلیل اصلی آن این بود که فیسبوک و توئیتر اشتراکگذاری مقاله را محدود کردند، هر چند این موضوع به اتهامات اثبات نشده طولانیمدت درباره فساد از جانب جو بایدن برای تضمین موفقیت تجاری پسرش در اوکراین منجر شد. زاکربرگ روز جمعه گفت: «گرفتن تصمیم اشتباه «ممکن» است. وقتی چیزی را قرار نیست حذف کنیم، بدترین اتفاق رقم میخورد». زاکربرگ به روگان گفت: «پسزمینه این تصمیم اشتباه این است که «افبیآی» نزد ما - چند نفر از اعضای تیم ما- آمد و گفت: هی! باید در حالت آمادهباش باشی. ما فکر میکردیم تبلیغات روسی زیادی در این کشور وجود دارد (و داستان پسر بایدن هم جزئی از این تبلیغات است). در انتخابات 2016، ما متوجه شدیم اساسا نوعی زباله (اسپم) شبیه آن وجود دارد». بر اساس این گزارش، فیسبوک و توئیتر در واکنش به هشدار «افبیآی» تبادل برخی اطلاعات را در ماه اکتبر ۲۰۲۰ محدود کردند.
اکنون این آژانس فدرال در واکنش به اظهارات زاکربرگ اعلام کرده است «افبیآی» فقط میتواند یک نهاد خصوصی را از یک تهدید بالقوه آگاه کند، نه اینکه از آن بخواهد اقدامی انجام دهد. «افبیآی» در بیانیهای که جمعه شب به وقت محلی منتشر کرد، اعلام کرد به شرکتها به منظور کمک به محافظت از پلتفرمها و مشتریانشان «شاخصهای تهدید خارجی» را ارائه میکند اما «نمیتواند از شرکتها بخواهد درباره اطلاعات دریافتی اقدامی انجام دهند».
در انتخابات سال ۲۰۱۶، دونالد ترامپ و حامیان جمهوریخواه وی از ماجرای ایمیلهای هک شده هیلاری کلینتون، ابزاری برای تخریب وی ساختند و آسیب زیادی به کمپین او زدند. همین امر سبب شد بحث ایمیلهای هانتر بایدن در انتخابات 2020 نگرانیها در اردوگاه دموکراتها را تشدید کند. بدونشک اگر هشدار «افبیآی» به فیسبوک و توئیتر باعث محدود شدن انتشار داستان نیویورکپست نمیشد، دموکراتها کار سختی در برابر ترامپ داشتند.
زاکربرگ در بخش پایانی مصاحبه خود اذعان کرده «درباره این داستان که یک مساله فوق سیاسی است، اختلاف نظر وجود دارد». چیزی که زاکربرگ آن را فوق سیاسی قلمداد میکند، در واقع روابط درون حاکمیتی ایالات متحده آمریکا و تاثیر جریان نومحافظهکار بر مسیر تحولات سیاسی این کشور است. هر چند برخی اتهامات در این مصاحبه متوجه خود زاکربرگ شده و طیفی از رسانهها و حامیان حزب دموکرات این اظهارات زارکربرگ را با هدف تبرئه فیسبوک دانستهاند، این مساله بیش از هر چیزی برجسته شده است که «افبیآی» به نهاد محافظ دموکراتها تبدیل شده است و در مقابل آن گروههای راستگرا تحت عنوان «ماگا» ارتش ترامپ را شکل دادهاند؛ تقابلی که با توجه به تجربه 6 ژانویه 2021 میتواند منجر به شورشی بزرگتر از آنچه انتظار میرود شود؛ موضعی که شاید بتوان گفت افرادی مانند زاکربرگ هم از آن استقبال میکنند اما آنچه در این بین به عنوان نقطه مشترک حامیان ۲ طرف لحاظ شده، اتهامی است که افکار عمومی آمریکا متوجه هر ۲ حزب اصلی آمریکا میدانند و آن «دزدیده شدن دموکراسی» است. بر اساس دادههای «تحقیقات شوئن کوپرمن» در ژانویه امسال 49 درصد دموکراتها و 49 درصد جمهوریخواهان به صورت مساوی از نابودی دموکراسی در آمریکا ابراز نگرانی کردهاند. همچنین بر اساس نتایج نظرسنجی دانشگاه کالیفرنیا، برنامه تحقیقاتی مقابله با خشونت و مرکز تحقیقات خشونت در کالیفرنیا 50.1 درصد آمریکاییها اعلام کردند بزودی جنگ داخلی در آمریکا رخ میدهد.
***
ادامه دعوای ترامپ با «افبیآی»
از ۳ هفته قبل، یورش ماموران «افبیآی» به ویلای زمستانی ترامپ در فلوریدا و کشف اسناد طبقهبندی شده حکومتی در اقامتگاه رئیسجمهور سابق موجی از فشارها را علیه ترامپ به همراه داشته است. بر اساس گزارش نیویورکتایمز، ترامپ 300 سند طبقهبندی شده را پس از ریاستجمهوری خود از کاخ سفید خارج کرده است و در ماه ژانویه بیش از ۱۵۰ فقره سند طبقهبندیشده را به آرشیو ملی و اداره اسناد آمریکا تحویل داده بود. مابقی اسناد یا در ماه ژوئن توسط نماینده وی به وزارت دادگستری آمریکا تحویل شده یا در یورش اخیر «افبیآی» به «مارآلاگو» توقیف شده است. بر اساس این گزارش دولت آمریکا در حال حاضر ۲۶ جعبه حاوی اسناد توقیفی از جمله ۱۱ مجموعه سند محرمانه را که یکی از آنها با برچسب «فوق محرمانه» از بقیه مجزا شده است، در اختیار دارد. این در حالی است که بر اساس اطلاعات پلیس فدرال آمریکا (افبیآی) که صبح شنبه (دیروز) منتشر شد، ۱۴ جعبه از ۱۵ جعبه کشف شده از املاک دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین ایالات متحده در فلوریدا، حاوی اسناد طبقهبندی شده بوده که بسیاری از آنها کاملا محرمانه بودند. آسوشیتدپرس در این رابطه از قول «افبیآی» نوشت: در اطلاعیه ۳۲ صفحهای که به بهانه محافظت از شهود و مقامات مجری قانون و «یکپارچگی تحقیقات در حال انجام»، بشدت جرح و تعدیل شده است، جزئیات بیشتری از مخفیسازی سوابق دولتی، مدتها پس از پایان دوره مسؤولیت ترامپ، در املاک «مارآلاگو» فاش شده است. این سند روشن میکند چگونه نگهداری سوابق دولتی فوقسری، به رغم ماهها درخواست مقامات آمریکایی، ترامپ را در معرض خطر قانونی جدیدی قرار داده است؛ درست زمانی که او زمینه را برای نامزدی خود در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۴ فراهم میکند. در واکنش به این بیانیه دیروز رئیسجمهوری پیشین آمریکا با انتشار مطلبی در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی «تروث»، «افبیآی» و وزارت دادگستری را به فریبکاری متهم کرد. در مطلبی که دونالد ترامپ در واکنش به انتشار «استشهاد بشدت سانسور شده» منتشر کرد، آمده در این سند به اسناد هستهای که پیشتر متهم به نگهداری آنان شده بود، هیچ اشارهای نشده است. یورش «افبیآی» به ویلای ترامپ سبب شد بحث بر سر ماهیت این نهاد فدرال و کارکرد آن از سوی جمهوریخواهان محل سوال قرار گیرد. ترامپ و حامیانش پس از این اتفاق بارها به اشکال مختلف به «افبیآی» حمله کردند و حتی ترامپ ماهیت این نهاد را زیر سوال برد و خواستار تغییر سازوکار «افبیآی» شد. طرفداران ترامپ باور دارند «دموکراسی آنها دزدیده شده» و استفاده ابزاری از نهادهای فدرال نظیر «افبیآی» از سوی هیات حاکمه آمریکا را برای نیل به مقاصد سیاسی نشانهای از این واقعیت میدانند. در طول چند هفته گذشته بارها خطر حمله به «افبیآی» و ادارات محلی آن گوشزد شده و کنگره آمریکا نیز نسبت به تهدیدات وارده به «افبیآی» در فضای مجازی و حقیقی و بروز شورش هشدار داده است. گذشته از اینکه ترامپ اقدامات خلاف قانون متعددی در زمان ریاستجمهوری و پس از آن از خود بروز داده و مساله انتشار اسناد محرمانه بخشی از این اقدامات است. نباید از این مساله نیز چشم پوشید که «افبیآی» ابزاری در دست هیات حاکمه آمریکا برای مواقعی است که منافع سیاسی خود را در خطر میبینند.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطنامروز» با کارگردان و بازیگر سریال بینشان
نمایش روزنامهنگاری
گروه فرهنگ و هنر: سینمای ژورنالیسم یا سینمای روزنامهنگاری و خبرنگاری، تاریخچه دور و درازی دارد. «همشهری کین» ساخته اورسن ولز به عنوان یکی از فیلمهای مطرح تاریخ سینما -که در 9 رشته کاندیدای دریافت اسکار شد- شاید مطرحترین فیلم در میان فیلمهایی باشد که با محوریت یک خبرنگار تولید شدهاند. درباره شخصیت واقعی خبرنگاری که اورسن ولز از او برای ساخت فیلم الهام گرفته است، گزینههای متعددی مطرح میشدند. اورسن ولز هرگز خاستگاه اصلی شخصیت چارلز فاستر کین را تأیید نکرد. گفته شده بود شخصیت چارلز کین ترکیبی از چند شخص است و از زندگی «ویلیام راندولف هرست» بیش از همه استفاده شده است. بعضی از اتفاقات و جزئیات واقعی نیستند. ولز و منکویچ داستانهایی از چند غول دیگر خبرنگاری مانند جوزف پولیتزر، آلفرد هارمسورث و هربرت اسووپ را در هم آمیختهاند. «واقعی بودن» حلقه وصل سینما و خبرنگاری است. وقتی به فیلمهای دیگری که درباره خبرنگاران یا با محوریت تلاشهای آنان ساخته شده است نگاه میکنیم، درمییابیم که بیشتر آنها از ماجراهای خبرنگاری الهام گرفتهاند. در«همه مردان رئیسجمهور» فیلمی به کارگردانی آلن جی کاپولا، رابرت ردفورد و داستین هافمن در نقش خبرنگاران نشریه واشنگتنپست به یک رسوایی دامن میزنند. آنها در رسوایی واترگیت و برکناری نیکسون، رئیسجمهوری آمریکا، نقش داشتند و به همین جهت سوژه مناسبی برای ساخت یک فیلم بودند. «حرفه: خبرنگار»، «نفوذی»، «پست»، «شبگرد»، «شبکه»، «یک قاتل سریالی» و... از جمله فیلمهایی هستند که به آثاری مهم در تاریخ سینمای مربوط به خبرنگاران تبدیل شدهاند. «افشاگر» محصول 2015 برنده بهترین فیلم و فیلمنامه غیراقتباسی اسکار از آن فیلمهایی است که نقش روزنامهنگاری تحقیقی را برای برملا کردن فسادی بزرگ به تصویر میکشد. ورود به ساخت آثاری در حوزه خبرنگاری در سینمای ما، به تولید کارهای موفق و ماندگاری منجر نشده است. در سریالسازی نیز وضعیت مشابه است؛ با اینکه مسائل فراوانی وجود دارد که سوژه قرار دادن آنها میتواند به تولید قصههای جذاب بدل شود. این روزها از قاب شبکه سوم تلویزیون سریال «بینشان» روی آنتن رفته با همین موضوع و محوریت ژورنالیسم که به این بهانه با عوامل آن به گفتوگو پرداختیم.
راما قویدل، کارگردان این سریال با اشاره به مراحل اولیه تولید «بینشان» به «وطنامروز» میگوید: نویسندگان اصلی این سریال خانم ایرایی و آقای حمزه بودند. من بعد از اتمام نگارش اولیه به گروه اضافه شدم. حدود 5 ماه و اندی پروسه تولید طول کشید و حدود 4 ماه هم پیشتولید داشت و تجربه خیلی خوب، درجه یک و لذتبخشی برای من بود. خوشحالم از اینکه در این کار همراه گروه بودم و توانستم با تیم «بینشان» همکاری داشته باشم.
وی در پاسخ به سوالی درباره بازیگران سریال و حضور برخی چهرها که بیشتر چهرههای سینمایی هستند تا تلویزیونی بیان داشت: من این نگاه به انتخاب هنرپیشههای یک کار را خیلی قبول ندارم. برای من تطبیق شخصیت، فیزیک و توانایی بازیگر با نقش بیشتر اهمیت دارد تا اینکه سابقه بازیگر بیشتر در کدام مدیوم و حتی کدام نقشها بوده است. کما اینکه بارها و بارها در کارهای جدی از بازیگران کمدی استفاده کردم و نتایج خوبی گرفتم. اینجا نیز تطابق شخصیت و نقش برای من ارجح بود و به سوابق توجه چندانی نداشتم. قویدل تصریح کرد: خیلی قصه اینچنینی نداشتیم که روزنامه نگاری در یک تریلر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به دنبال گرفتن حق مردم باشد و خودش را موظف میداند که جامعه را در برابر این ظلمی که به مردم میشود، بیدار کند. فکر نمیکنم ما به ازای دیگری در این موضوع در بین سریالها داشته باشیم و این سریال در نوع خودش، نخستین نمونه در این حوزه است. شخصیت اصلی سریال یک روزنامهنگار متعهد است که از بچههای جبهه و جنگ است. این روزنامهنگار آدم حقیقتجو و آزاداندیشی است و در شرایطی قرار گرفته است که احساس میکند وظیفه اجتماعیای بر دوشش است که باید آن را انجام دهد و اگر این رسالت خود را ادا نکند، مسؤولیت خود را ناتمام میداند. یعنی روزنامهنگار بودن او، مکمل انسان بودن اوست. عدهای این نقد را وارد کردند که قصه و فیلمنامه مطابق زندگی حقیقی روزنامهنگاران نیست و باید بگویم در حالت کلی سعی کردهایم یک روزنامهنگار درستکار را به تصویر بکشیم؛ فارغ از اینکه چقدر به واقعیت نزدیک یا از آن دور است.
بهار نوحیان یکی از بازیگران سریال نیز درباره همکاری با این مجموعه به «وطنامروز» گفت: من پیش از این چندین کار با راما قویدل داشتم، او جزو کارگردانانی است که خیلی دقیق و باسواد است و هر بار که مرا دعوت کرده است من هم استقبال کردهام چون در کنارش آموختهام. اگر چه خودم نقش کوتاهی داشتم و ما خیلی جزئیات زندگی شخصی کاراکتری را که بازی میکنیم نمیبینیم اما سریال ملودرام جذابی دارد که قصهاش پیشبرنده است و مخاطب میتواند این مجموعه معمایی را با علاقه دنبال کند. درباره نقش خودم میتوانم بگویم که بیشتر مکمل نقشی بود که نیوشا ضیغمی در این سریال بازی میکرد. به نوعی دوست اوست و صمیمیتی با او دارد که ما در داستان دلسوزیها و رفاقت و محبتش به او را میبینیم. نوحیان در مقایسه با قصه این سریال و سریالهای نوستالژیک تلویزیون گفت: ما این روزها چندان شاهد ساخت سریالهای خوب گذشته نیستیم با این حال این سریال میتواند مخاطب را درگیر کند بویژه مخاطبی که این سالها نسبت به دهههای گذشته شاید کمتر میتواند فیلم و سریالهای خوب و جذاب و قصههای پرکشش ببیند.
ارسال به دوستان
جنگ اوکراین؛ عامل شعلهور شدن آتش زیر خاکستر اختلافات پاریس و لندن
ثمانه اکوان: چند روزی است که اخبار دعوای لفظی و تنش در روابط فرانسه و انگلیس به تیتر بسیاری از روزنامههای اروپایی تبدیل شده است. انگلستان که این روزها همچنان درگیر مساله خروج از اتحادیه اروپایی و همچنین انتخابات درونحزبی برای تعیین نخستوزیر جدید این کشور است، به نظر میرسد چندان هم از وضعیت اداره اتحادیه اروپایی به رهبری فرانسه راضی نیست. حجم عظیم مهاجرانی که از کانال مانش از فرانسه به سمت انگلستان میروند، دولت ضعیف جانسون و سرنوشت دولت آینده این کشور را با بحرانی جدی روبهرو کرده است. مقامات انگلیس با اشاره به حوادث رخ داده در این کانال و مهاجرانی که جان خود را هنگام عبور از این کانال از دست میدهند، تلاشهای انجام شده از سوی فرانسه برای کنترل و مهار این بحران را ناکافی میدانند، البته این تنها مساله بحرانی در روابط ۲ کشور نیست. اختلافات بر سر مهاجران، زمانی که با اختلافات درباره تجارت با ایرلند بعد از خروج انگلستان از اتحادیه اروپایی همراه میشود، تنشی جدی در روابط به وجود میآورد. جدا از این مسائل، تنشهای بین ۲ کشور بر سر مرزهای دریایی که از دیرباز ماهیگیران انگلیسی و فرانسوی را به جان هم انداخته است، بر پیچیدگی اوضاع اضافه میکند.
با این حال شاید بتوان گفت مهمتر از همه این مسائل، رقابتهای ۲ کشور برای تبیین نقش خود در بین کشورهای اروپایی است که برای مدتهای زیاد لندن و پاریس را به جای متحد، تبدیل به رقیب یکدیگر کرده است. بسیاری از تحلیلگران حوزه اروپا در همین راستا خروج انگلستان از اتحادیه اروپایی را راهکار سیاستمداران این کشور برای مقابله با افزایش قدرت فرانسه در اروپا به عنوان یکی از رهبران قدرتمند اروپایی میدانند و اعتقاد دارند انگلستان سعی دارد با نزدیک شدن به آمریکا و خروج از اتحادیه اروپایی - در واقع به جان خریدن تمام هزینههای خروج از اتحادیه- دوباره قدرت اقتصادی و سیاسی خود را به رخ این اتحادیه بکشاند که هر روز با بحرانی جدید دست و پنجه نرم کرده و انتظار میرود بزودی دچار فروپاشی شود.
تنش جدید اما از ۲ روز پیش در یکی از جلسات انتخاباتی حزب محافظهکار شکل گرفت. لیز تراس، نامزد نخستوزیری انگلستان در یک جلسه انتخاباتی با حضور ریشی سوناک، کاندیدای رقیبش برای رهبری محافظهکاران و نخستوزیری انگلیس، در پاسخ به اینکه آیا مکرون دوست است یا دشمن، گفت: «هنوز روشن و مشخص نیست». این صحبتهای تراس بشدت با تشویق حضار مواجه شد و نشان داد اعضای حزب محافظهکار در انگلستان چندان دل خوشی از فرانسه و سیاستهایش در قبال انگلستان ندارند.
امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه که در آن زمان به دلیل بحران انرژی در اروپا به الجزایر سفر کرده بود تا بلکه بتواند راهی برای واردات گاز به فرانسه و اروپا پیدا کند، در واکنش، انگلیس را متحد فرانسه خواند و به خبرنگاران گفت: «انگلیس، صرف نظر از رهبرانش و گاهی با وجود رهبرانش یا اشتباهات کوچکی که ممکن است برای خودنمایی مرتکب شوند، ملتی دوست، قوی و متحد است». مکرون تاکید کرد: «بریتانیا دوست فرانسه است و میدانید که ما در دنیای پیچیدهای زندگی میکنیم، دموکراسیهای استبدادی روزبهروز بیشتر میشوند، بنابراین احساس عدم تعادل وجود دارد».
ایده رویارویی با فرانسه در اوج مبارزات انتخاباتی اما به نظر میرسد چندان هم به مذاق دولت انگلستان خوش نیامده است. جانسون بر همین مبنا وارد میدان شد و در سخنانی به زبان فرانسه گفت: «امانوئل مکرون دوست خیلی خوب ما است. من فکر میکنم روابط بین بریتانیا و فرانسه از اهمیت زیادی برخوردار است. آنها برای مدت طولانی بسیار خوب بودهاند، از زمان ناپلئون، اساسا من فکر میکنم ما باید آن را جشن بگیریم. درباره امانوئل، من روابط بسیار خوبی با او داشتهام و میتوانم چیزی به شما بگویم؛ او یک هوادار بزرگ کشور ما است». این صحبتهای شیرین از زبان نخستوزیری که تا چند وقت دیگر تبدیل به «نخستوزیر سابق» میشود نمیتواند تاثیر چندانی بر روابط ناپایدار انگلستان و فرانسه داشته باشد. دراین بین به جای هر علت دیگری، باید این روزها ریشه این درگیریها را در جنگ اوکراین مشاهده کرد؛ جنگی که اتحادیه اروپایی را با بحران انرژی روبهرو کرده و در عین حال نشان داده این اتحادیه جدا از آمریکا، هیچ سیاست مستقلی ندارد و باید با هر هزینهای، به حمایت از سیاستهای جنگطلبانه کاخ سفید در مقابل روسیه بپردازد.
با اینکه امانوئل مکرون تلاش زیادی کرد تا روسیه را از جنگ با اوکراین برحذر داشته یا به سرعت به این حمله نظامی پایان دهد اما حمایتهای مالی آمریکا از اوکراین و علاقهاش به ادامه یافتن جنگ در اروپای شرقی برای تضعیف روسیه، خط بطلانی بر تلاشهای رئیسجمهور فرانسه کشید. حالا با وجود گذشت بیش از 6 ماه از آغاز جنگ، اروپا درگیر بحران انرژی است؛ بحرانی که باعث افزایش 10 برابری قیمتهای انرژی در انگلستان و آلمان و سایر شهرهای اروپایی شده و انتظار میرود تا چند ماه دیگر کار را به اعتراضات خیابانی در این شهرها بکشاند. با آنکه فرانسه و آلمان تا حد زیادی مخالف سیاستهای تحریمی آمریکا در قبال روسیه هستند اما انگلستان با دنبالهروی از آمریکا هم در ماجرای اوکراین و هم در مساله تایوان، سیاستهای جنگطلبانه را پیش گرفته و به قول رهبران انگلیسی، هزینه آن را نیز میپردازد. در این میان اما مکرون است که باید برای گدایی انرژی به الجزایر برود و تلاش کند اروپا زمستان سختی را در پیش نداشته باشد. همه اینها در شرایطی است که صدای اعتراض به سیاستهای اقتصادی اتحادیه اروپایی از مجارستان و لهستان نیز این روزها با وضوح زیادی شنیده میشود و زمزمههای فروپاشی اتحادیه اروپایی را جدیتر میکند. جنگ اوکراین نه تنها موجودیت اتحادیه اروپایی را زیر سوال برد، بلکه حالا منجر به رویارویی کشورهای اروپایی با یکدیگر نیز شده است؛ رویاروییای که میتواند خاطرات اختلافات تاریخی را نیز زنده کرده و منجر به ایجاد موج ملیگرایی در پایتختهای اروپایی شود.
ارسال به دوستان
زیر سایه ایران
محمدرضا کردلو: امیرهوشنگ ابتهاج روز گذشته در زادگاهش رشت به خاک سپرده شد. این بازگشت به «وطن» در ذات خودش واجد زیباییهایی است که در حضور یا فقدان، معنایش تغییر نمیکند. دفن شدن در قبرستان پرلاشز پاریس یا گورستان هایگیت لندن و میلاتن کلن چه لطفی دارد وقتی باغ محتشم رشت هست؟ ماجرای تشییع و تدفین سایه در ایران ـ که حتما ظرافتها و گفتوگوهای فرهنگی را میطلبید ـ با همراهی مسؤولان فرهنگی و خانواده ابتهاج، به نحو خوبی برگزار شد و این مساله از جهاتی دارای اهمیت است. اول آنکه «ایران» وسیعترین مفهومی است که این روزها، حلقه وصل چهرههایی با سلایق سیاسی مختلف میشود. به واکنشهای همین روزهای پس از درگذشت امیرهوشنگ ابتهاج (سایه) دقت کنید. سایه با سوابق سیاسیای که به طور طبیعی مورد پسند یا علاقه بسیاری از طیفها نبود، و طبیعتا مقبول برخی دیگر میافتاد، در شرایط فرهنگی مناسبی تعظیم و تکریم شد. واکنشها از سوی بسیاری از طیفهای سیاسی و فرهنگی، با ظرافت همراه بود. بسیاری از جریانهای سیاسی و فرهنگی با احترام به جایگاه سایه در ادبیات معاصر ایران او را تکریم کردند، جز ویرانیطلبان و سلطنتمعاشانی که دل خوشی از رویکردهای مردمی و ضدسلطنتی سایه نداشتند. جمعیت قلیلی که مفهوم «ایران» هیچگاه برایشان ارزشمند نبوده، با تخریب سایه، بیش از پیش نزد عموم ایرانیان منفور شدند. ماجرای مواجهه این گروهکها با درگذشت مرحوم ابتهاج، شاهد دیگری بر این مدعا بود که حتی «ایران» و ارزشهای ایرانی، برایشان فاقد اهمیت است. اما چیست این ایران! این دماوند، این اصفهان، این خراسان و آن تبریز و آن ارس و آن بلوچستان و آن خوزستان و... که همه در نقشهای جمع شدهاند، به چه تصویری منجر شدهاند که حتی علاقه به آن تصویر، اشتراکآفرین و به قول حافظ موجب جمعیت این زلف پریشان است. این ایران چیست که باز به قول حافظ هواداران کویش میشوند چو جان خویشتن!؟
و اینکه سالهای سال پس از زمانی که ایدئولوژیهای فراگیر دامن همه دنیا را گرفته بود، تا «بیوطنی» را تبلیغ کند و اتفاقا تنی چند از اندیشمندان گول آن بساط تهی را خوردند، باز این ایران است که آغوش میگشاید و سایه میشود برای سایه. برای نام ابتهاج هم موجب بزرگی فزاینده است بودن در ایران.
قطره دریاست اگر با دریاست
ورنه او قطره و دریا، دریاست
ایران، اتفاقا معیار و سنجه مناسبی برای مشخص کردن «دوست» از «دشمن» است. ایرانی که سایهاش، دنیا دنیا میارزد و میتوان در سایهاش آرمید. تا قیامت.
ارسال به دوستان
درسی که باید از پهپاد بیاموزیم!
محمد شلتوکی*: هفته گذشته با یک تماس تلفنی از جانب دوستی که آن سوی خط مرا به حضور در رزمایش مشترک پهپادی ارتش جمهوری اسلامی ایران دعوت کرد، عازم کویر مرکزی ایران شدم تا از نزدیک عملیاتهای پهپادی را که قرار است در این رزمایش اجرا شود مشاهده کنم.
برای من که توان پهپادی ایران همواره یکی از موارد مطالعاتی مورد علاقهام بوده و به طور مستمر آن را پیگیری میکنم و تحت رصد دارم، حضور در این رزمایش فرصت بسیار خوبی بود که باید از آن استفاده میکردم تا بتوانم پس از آن، راوی خوبی برای توانمندیای باشم که در چند وقت اخیر نگاههای زیادی را به سوی خود معطوف کرده است.
گفتن از توانمندیهای نظامی نیاز به دقت فراوان دارد، چرا که غلو یا کمبینی در این حوزه مانند ۲ لبه یک قیچی است که هم منجر به تشویش افکار عمومی میشود و هم تصمیمگیران را میتواند دچار اشتباه محاسباتی کند، لذا توانمندی پهپادی ایران را باید منطبق بر واقعیتها سنجید.
نگاهی به روند طیشده در حوزه پهپادی ارتش بویژه در سال 1401 بیانگر این است که ارتش جمهوری اسلامی ایران موضوع قدرت پهپادی را به طور ویژهای در دستور کار قرار داده است. شاهد مثال این ادعا، ۲ اتفاق ویژه پهپادی در ارتش است که سال جاری شاهد آن بودیم؛ نخست رونمایی از پایگاه پهپادی زیرزمینی ارتش تحت عنوان پایگاه پهپادی 313 و دیگری عملیاتی کردن ناودسته پهپادبر نیروی دریایی ارتش که در آن عمده پهپادهای شناسایی، مراقبتی، رزمی و انتحاری به نمایش درآمد.
با در نظر گرفتن این ۲ اتفاق، شاهد برگزاری رزمایشی پهپادی از سوی ارتش با مشارکت ۴ نیروی زمینی، پدافند هوایی، هوایی و دریایی با مشارکت قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیا(ص) بودیم که باید از آن تحت عنوان سومین اتفاق ویژه پهپادی ارتش در سال جاری یاد کرد.
نظامیها شاید بهتر بدانند که اطلاق عنوان «رزمایش» به یک تمرین نظامی چه مفهومی دارد؛ در حقیقت ما زمانی میتوانیم به یک تمرین نظامی، رزمایش بگوییم که در آن ۲ سوی یک نبرد حقیقی تحت عنوان نیروهای آبی و نارنجی شبیهسازی شده باشند، برای آنها ماموریت تعریف شود و هر کدام از آنها در قالب دستورات عملیاتیای که بر عهده دارند به ایفای نقش بپردازند.
با وجود آنکه ارتش پیش از این دیماه سال 99 یک تمرین بزرگ رزم پهپادی با حضور نیروهای چهارگانه خود برگزار کرده بود اما با تعریفی که از رزمایش ارائه شد، این برای نخستینبار بود که یک رزمایش پهپادی آن هم به صورت مشترک میان نیروهای مختلف ارتش برگزار میشد.
با چنین پیشمقدمهای باید به بررسی اتفاقات رخداده در رزمایش مشترک پهپادی 1401 ارتش جمهوری اسلامی ایران پرداخت. در این رزمایش که گستره برگزاری آن تمام کشور اما با مرکزیت ۳ استان سمنان، اصفهان و یزد بود؛ انواع پهپادهای شناسایی، مراقبتی، رزمی و انتحاری ارتش از سراسر کشور به سمت مرکزیت منطقه رزمایش که در محدوده انارک استان اصفهان قرار داشت به پرواز درآمدند و تعداد پهپادهای شرکتکننده در این رزمایش نیز بیش از 150 فروند بود.
مشارکت تعداد زیاد پهپاد در رزمایش، خود یکی از ویژگیهای بارز آن به شمار میآید، چرا که هماهنگی و فرماندهی و کنترل آنها حین پرواز همزمان، آن هم در یک محدوده جغرافیایی وسیع و گسترده خود یک چالش محسوب میشود که نیروهای مسلح اعم از ارتش و سپاه طی سالهای گذشته با برگزاری رزمایشها و تمرینات مرتبط توانستهاند به قابلیت هدایت و کنترل تعداد زیادی پهپاد به صورت همزمان دست یابند.
تمرین استفاده از روشهای ابتکاری برای کاهش هزینههای مرتبط با امور دفاعی، از دیگر ویژگیهای این رزمایش بود. اساسا سامانههای بدون سرنشین در مقایسه با سامانههای با سرنشین ۲ مزیت بزرگ دارند؛ «هزینه کمتر - ریسک کمتر». یکی از ماموریتهای پدافند هوایی بهکارگیری هواپیماهای رهگیر نیروی هوایی برای مقابله با اهداف متخاصم است، حال همین نیروی پدافند هوایی در اقدامی ابتکاری توانسته است نمونه رهگیر پهپاد «کرار» را توسعه دهد که این پهپاد، هم به مسلسل با نواخت تیر بالای اخگر مجهز است و هم به موشک هوا به هوای آذرخش و میتواند در نقش یک رهگیر تمامعیار با هرگونه هدف متخاصمی که بخواهد مرزهای هوایی را نقض کند، به مقابله بپردازد.
پهپادهای انتحاری از دیگر موارد چشمگیر در رزمایش مشترک پهپادی ارتش بود؛ ارتش چند سال است با توسعه مدلهای مختلفی از پهپادهای انتحاری حالا به یک نمونه ثابت برای انجام عملیاتهای خود رسیده و نام آن را «آرش» گذاشته است. پهپاد آرش امروز در همه نیروهای ارتش عملیاتی است و هر ۴ نیرو کاربر آن هستند. آرش با برد 2000 کیلومتر مانند یک موشک کروز عمل میکند و دقت اصابت بسیار بالایی هم دارد که تصاویر خیرهکنندهای از دقت اصابت آن در رزمایش اخیر به ثبت رسید.
دیگر پهپاد انتحاری ارتش که سروصدای زیادی هم به پا کرده است، «امید» نام دارد. امید در حقیقت یک پهپاد انتحاری برای حمله به هر هدفی است اما ماموریت ویژه آن هدف قرار دادن سامانههای راداری دشمن است، چرا که با برخورداری از جستوجوگر تشعشعات راداری میتواند با دقت هرچه تمامتر رادارهای دشمن را هدف قرار دهد. علت جنجالی شدن این پهپاد، شباهت زیاد آن به پهپاد هاروپ رژیم صهیونیستی است.
ماموریت دیگری که در این رزمایش از سوی یگانهای شرکتکننده انجام شد اما حرف زیادی از آن به میان نیامد، ماموریت جنگ الکترونیک است که امروز اهمیت ویژهای در ارتش پیدا کرده است. در این رزمایش هم پهپادهای حامل محمولههای جنگال که به عنوان یک سکوی هوایی برای انجام جنگ الکترونیک هواپایه ایفای نقش میکنند به پرواز درآمدند که وظیفهشان ایجاد اخلال در ارتباطات دشمن است.
مهمات نقطهزن هواپایه یکی دیگر از مزیتهای پهپادهای ایرانی است که در این رزمایش هم با دقت بسیار بالایی به اهداف اصابت کردند؛ موشک «الماس» به عنوان یکی از خاصترین موشکهای ضدزره ایران، بمبهای نقطهزن خانواده قائم و همچنین بمبهای بالدار «بالابان» از جمله مهمترین تسلیحات پهپادهای ایرانی برای حمله به اهداف زمینی به شمار میروند که در این رزمایش توسط پهپادهای کمان 12، مهاجر 6 و کرار مورد استفاده قرار گرفتند. مهمترین مشاهدهام از صحنه رزمایش پهپادی ارتش را باید چهرههای جوان و بانشاطی عنوان کنم که هر آنچه تاکنون گفتیم، ساخته و پرداخته آنهاست. جوانانی همسنوسال خودم یا شاید جوانتر! افرادی با انگیزه و شور بسیار زیاد. با دیدنشان ناخودآگاه یاد طرح «تحریم صنایع پهپادی ایران» از سوی کنگره آمریکا افتادم و خندیدم! طرحی که بر اساس آن برای متوقف کردن توان پهپادی ایران هرگونه تأمین، فروش و انتقال پهپادهای نظامی به مقصد یا از مبدأ ایران ممنوع است. آمریکا در حقیقت به دنبال تحریم صنعتی است که زلف آن هیچ گرهی به تحریم، برجام و... نخورده و هر آنچه به آن رسیدهایم چیزی است که از درون جوشیده و اساسا آنها توان اثرگذاری بر آن را ندارند. حوزه پهپادی به جرأت یکی از نمونههای پیشرفت در کشور است که الگوی مدیریتی در آن میتواند به سایر بخشهای کشور تسری پیدا کند؛ روایت اینکه چگونه در بازه زمانی کمتر از 10 سال ایران به یک ابرقدرت بلامنازع پهپادی تبدیل شده است، قطعا درسهایی دارد که بسیاری از مدیران کشور باید پای آن تلمذ کنند.
*پژوهشگر حوزه دفاعی
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|